بررسی انواع تفریحات بر میزان شادکامی جوانان
مقدمه:
این مطالعه به منظور بررسی انواع تفریحات در میزان شادکامی جوانان انجام گردیده است، یکی از موضوعاتی که از گذشته تا به امروز مسئله مهمی تلقی می شده بحث اوقات فراقت و تفریحات و اثر آن بر سلامت روان یا به تعبیر نگارنده این سطور اثر آن بر شادکامی است، تا آنجا که امام معصوم می فرمایند: (امام کاظم علیه السلام[1] : سعى کنید اوقات خود را چهار قسمت نمایید ،زمانى براى مناجات با خدا و زمانى براى کسب و کار و زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى که عیب هایتان را به شما گوشزد مى کنند و در باطن خیر خواه شما هستند و زمانى براى کام جویى از لذّتهاى غیر حرام .). این مساله حاکی از این است که تفریحات و شادکامی امری موثر در زندگی است و اگر این بخش تامین گردد در سایر وجوه زندگی اتفاقات مثبتی خواهد افتاد و موجب سعادت انسان می شود. در این تحقیق ما سعی نموده ایم تا انواع تفریحات را در میزان شادکامی جوانان بررسی کنیم و ضمن تعریف متغیر شادکامی، عواملی را هم که روی شادکامی تاثیرگذارند ، مورد بررسی قرار دهیم،همچنین گفتنی است رویکرد اصلی این پژوهش الگوی اسلامی شادکامی است.[2]
شادی و شادکامی از مهمترین نیازهای روانی بشر است که تأثیر عمدهای بر شکلگیری شخصیت و سلامت روان دارد و همة انسانها شادکامی را خود و برای افراد مورد علاقهشان میخواهند. از عهد باستان تا کنون به احساسات مثبت انسان از جمله شادی توجه شده است. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره میکند که عبارتند از: (قوة عقل یا استدلال، احساسات و امیال). وی شادی را حالتی در انسان میداند که بین این سه عنصر، تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو معتقد است دستکم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایینترین سطح، شادی را همان لذّت میداند؛ در سطح بالاتر شادی همان موفقیت و کامیابی است و نوع سوم شادی از نظر ارسطو، شادی ناشی از معنویت است(کشاورزی و فدائیان، 1386).
فارابی معتقد است سعادت دنیوی و اخروی انسان با تحقق چهار نوع فضیلت به دست میآید که عبارتند از: فضیلتهای نظری، فضیلتهای فکری، فضیلتهای اخلاقی و صناعات عملی. وی راه رسیدن به سعادت را داشتن ملکات اخلاقی دانسته، و خلق نیکو را اعتدال یا حد وسط افراط و تفریط میداند.
بیشتر بررسیها نشان میدهند که شادکامی یک ویژگی شخصیتی است. بررسیهای شخصیتی در مورد شادکامی نشان میدهد که افراد شاد و ناشاد، نیمرخهای شخصیتی متمایز دارند. در فرهنگهای غربی، افراد شاد برونگرا و خوشبین هستند و از عزت نفس بالا و کنترل درونی برخوردارند. در مقابل، افراد ناشاد به سطوح بالایی از روان رنجوری گرایش دارند. در پژوهشی که توسط مرادی، جعفری و عابدی در مورد «شادمانی و شخصیت» انجام شد، به ارتباط معنادار شادکامی با ابعاد شناختی، اجتماعی، هیجانی و جسمانی شخصیت اشاره شده است. در این پژوهش، کنترل درونی، خوشبینی و تفکر مثبت، هدفمندی، خلاقیت، ثبات هیجانی، عزت نفس، خودکارآمدی، برونگرایی، نوعدوستی، توافق اجتماعی، وظیفهشناسی،روابط مثبت با دیگران و سلامت سیستم ایمنی بدن به مثابه مؤلفههای شخصیتی مؤثر در شادکامی یاد شده است. [3]
به نظر میرسد، گستردهترین پژوهش در زمینة شادکامی روانشناختی را آرگیل (2001) انجام داده است. وی حاصل پژوهشهایش را در کتابی با عنوان روانشناسی شادی گزارش کرده است. همچنین در چند سال اخیر، بخش زیادی از پژوهشهای مربوط به شادکامی در نشریههای معتبر علمی مانند «مجلة مطالعات شادکامی» چاپ شده است.
روانشناسان مثبت گرا (طبقه بندی فضائل و نیرومندی های منش سلیگمن و پترسون2002)معتقدند می توان با پرورش 6 ویژگی شخصیت و استفاده از آنها به شادکامی درونی و پایدار رسید (6 مفهوم درج شده زیر فضائل اخلاقی هستند که هر کدام از چند ویژگی شخصیتی تشکیل شده اند):
خرد: توانمندی های شناختی که مستلزم فراگیری و استفاده از دانش می باشد و شامل: خلاقیت، کنجکاوی، تفکر انتقادی(قضاوت)، عشق به یادگیری و ژرف نگری می شود .
شجاعت: توانمندی های عاطفی که اعمال اراده برای رسیدن به اهداف برای مواجهه با موانع درونی و بیرونی را در بر میگیرند و شامل: دلیری، پشتکار، صداقت و سرزندگی می شود .
انسانیت: توانمندی های بین فردی که شامل توجه کردن به دیگران و دوستانه رفتار کردن با آنهاست و شامل: عشق و مهربانی و هوش اجتماعی می شوند .
عدالت: توانمندی های شهروندی (تعهدنامه) که پایه و اساس یک زندگی اجتماعی سالم می باشد و شامل: مسئولیت اجتماعی(کار گروهی)، عدل و انصاف و رهبری می شود .
خویشتن_داری: توانمندی های محافظت کننده که از فرد در مقابل زیاده روی و افراط مراقبت می کنند و شامل: بخشش، تواضع و فروتنی، دوراندیشی و خودتنظمی می شوند .
تعالی: توانمندی های الهی و مذهبی که ارتباط فرد را با یک جهان بزرگتر برقرار می کند و به زندگی انسان معنا می دهد و شامل: ستایش زیبایی و خوبی، قدرشناسی(شکر گزاری)، امید، شوخ طبعی و معنویت می شود (سلیگمن و پترسون2002).
تفریح در لغت به معنای شادی و فرح و خوشی است، و در اصطلاح شامل هر عملی می شود که نتیجه عمل به آن باعث شادمانی انسان می شود و گونه ها و مصادیق بسیاری دارند من جمله: سرگرمی،استراحت و اوقات فراغت و ... [4].
در تعریف دیگری از تفریح میتوان گفت
تفریح [5]به
معنای حالتی است که فرد را به حالت اول بازگردانده و بازآفرینی میکند و به معنای
بازگشت به سلامتی نیز به کار رفته اما اکثراً آن را به عنوان شکل خاصی از سرگرمی
تلقی میکنند. پس تفریح فعالیتی است که به صورت انفرادی یا گروهی در اوقات فراغت
انجام شده و شرکت در آن اختیاری و لذتبخش و دارای جاذبه لحظه ای است و هیچ پاداشی
غیر از خود تفریح، شرکتکننده را به آن تشویق نمیکند.برخی پذیرش اجتماعی را در آن
وارد کرده و میگویند: تفریح تجربه فراغتی اجتماعپسند و ارزشمندی است که به
شرکتکننده در آن رضایتی آنی و درونی میدهد. اما بسیاری از تعاریف امروزی تفریح
را نه مخالف و مغایر با کار تلقی میکنند و نه انتظار دارند اخلاقی و درست باشد، حتی
به فعالیت بودن آن هم اعتقاد ندارند. برخی نیز تفریح را با شادی مترادف
دانستهاند: انسان شاد تفریح می کند برای مثال: نقاشی میکند، آواز میخواند،
مجسمههای گلی میسازد، به دعوت بازی جواب مثبت میدهد
رایجترین تعریف از تفریح آن است که تفریح شامل سرگرمیهایی است که
مردم در اوقات فراغتشان انجام میدهند و میتواند فردی یا گروهی باشد و بازی را
نیز رفتاری شاد، آزاد و معنیدار نامیدهاند که به فرایند رشد فردکمک میکند.پس تفریح امری فردی و
اجتماعی، رضایتبخش، اختیاری و نشاطآور است که گاه توام با بازی است با واژههایی
چون اوقات فراغت، استراحت، آرامش، لذت و رضایت قرین است. اما هیچکدام به تنهایی
ماهیت آن را آشکار نمیکند.تفریح به نیاز انسان پاسخ میدهد. تفریح در انسان بیش از اهمیت
فیزیکی، اهمیت روانی دارد. مثل تفریح انسان های پر مشغله در یک سونا و شنای
آرامشبخش.اما صرفنظر از هر معنایی به نظر میرسد که تفریح چه به صورت فردی و چه
جمعی برای افراد یک اجتماع مفید است و راهی برای آسایش و سعادت افراد و گسترش
رضایت خاطر آنها از زندگی است. از این رو دولت ها مسئول ایجاد امکانات تفریحی برای
شهروندان هستند (رفعت جاه، 2009 ).
نتیجه گیری:
طبق مطالعات و پژوهش هایی که انجام شده است؛ عوامل متعددی وجود دارند که بر روی میزان شادکامی تاثیر گذارند. طبق پژوهشی که انجام شده بود(روانشناسی کابردی،امیر کشاورز-1386) نتایج حاصل شده حاکی از آن بود که بین جنس، سن، تحصیلات، فعالیت هنری، فعالیت ورزشی و فعالیت مذهبی با شادکامی، ارتباط مثبت و معنی دار و بین شغل و شادکامی، ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد.همچنین بین خرده مقیاس های سلامت جسمی و روانی، روابط اجتماعی و خانوادگی، خوش بینی نسبت به اینده و نگرش نسبت به شادی، افزایش می یابد. همچنین شادکامی در زنان یشتر از مردان است. در رابطه با متغیر سن،این پژوهش با یافته های آرگایل(2001) همخوان است. به نظر می رسد که توانایی افراد برای سازگاری با شرایط جدید، با بالا رفتن سن افزایش می یابد و با مسایل مشکلاتی که فرد جوان با آن ها رو به رو است کمتر درگیر می باشند.
با عنایت به این تحقیقات، به نظر می رسد که با افزایش میزان روابط اجتماعی و رفت و آمد های خانوادگی و دسته جمعی بر میزان شادی مردم افزوده می شود. تفریح، تاثیر زیادی بر همه ی جنبه های سلامتی و به خصوص بر عاطفه ی مثبت و نیز بر سلامت روانی و جسمی و تا اندازه ی کمتری بر خود شادی دارد. فواید تفریح بر شادمانی را می توان تا حدودی به وسیله رضایت مندی اجتماعی که به وسیله تفریح حاصل می شود،توضیح داد.در ارتباط با متغیر خوش بینی، این پژوهش با یافته های هیلز و آرگایل(2001) و شیرر و ینتروب و کارور(1986) همخوان است. در واقع هر چه افراد امید وار تر و خوش بین تر به آینده بنگرند، میزان رضایت خاطر و سلامت روانی بیشتری را تجربه می کنند. افراد نا امید، فاقد انگیزه برای حرکت و تلاش هستند لذا رخوت و سستی به تدریج آنها را به موجوداتی کم تحرک، فرسوده و منزوی تبدیل می کند.به عنوان سخن پایانی باید گفت:همان طور که در این سطور مشاهده شد،تفریحات اثر بسزایی بر شادکامی انسان و علی الخصوص بر شادکامی جوانان دارد و حال بنظر می رسد برای بوجود آمدن یک الگوی بومی مناسب برای تفریحات باید اقدامات موثری صورت گیرد تا مردمان یک جامعه در انجام و پیگیری تفریحات و استفاده از اوقات فراقت سردرگم نباشند و بتوانند بیشترین بهره وری را در فرصت اوقات فراقت ببرند تا شادکامی که یکی از اساسی ترین مولفه های سلامت روان است تامین گردد.