مطلب

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۴ ب.ظ

بررسی انواع تفریحات بر میزان شادکامی جوانان

مقدمه:

این مطالعه به منظور بررسی انواع تفریحات در میزان شادکامی جوانان انجام گردیده است، یکی از موضوعاتی که از گذشته تا به امروز مسئله مهمی تلقی می شده بحث اوقات فراقت و تفریحات و اثر آن بر سلامت روان یا به تعبیر نگارنده این سطور اثر آن بر شادکامی است، تا آنجا که امام معصوم می فرمایند: (امام کاظم علیه السلام[1]سعى کنید اوقات خود را چهار قسمت نمایید ،زمانى براى مناجات با خدا و زمانى براى کسب و کار و زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى که عیب هایتان را به شما گوشزد مى کنند و در باطن خیر خواه شما هستند و زمانى براى کام جویى از لذّتهاى غیر حرام .). این مساله حاکی از این است که تفریحات و شادکامی امری موثر در زندگی است و اگر این بخش تامین گردد در سایر وجوه زندگی اتفاقات مثبتی خواهد افتاد و موجب سعادت انسان می شود. در این تحقیق ما سعی نموده ایم تا انواع تفریحات را در میزان شادکامی جوانان بررسی کنیم و ضمن تعریف متغیر شادکامی، عواملی را هم که روی شادکامی تاثیرگذارند ، مورد بررسی قرار دهیم،همچنین گفتنی است رویکرد اصلی این پژوهش الگوی اسلامی شادکامی است.[2]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۲۴
sepehr iraji
سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۴۰ ب.ظ

علم!!!

سوال:؟؟؟؟؟؟

چرا درس میخوانیم؟علم آموزی برای چه ؟ پژوهش و تحقیق چرا ؟چرا دانشگاه؟چرا علوم انسانی ؟اصلا چرا دانشگاه تهران؟چرا دانشکده روان شناسی و  علوم تربیتی؟اصلا بیاید زخم را عمیق تر کنیم چرا علم آموزی؟چرا علم!!!!!!!!

هدف اصلی ما  چیست؟چقدر میدانیم که واقعا چه میکنیم؟چقدر خود آگاهیم نسبت به کار هایی که انجام می دهیم. قریب به چهارسال آمدن و رفتن،دوره های مختلف آموزشی،کنکور،گرفتن نمرات خوب و.... واقعا بیاید یکبار برای همیشه برای همه ی رفتار هایمان حداقل برای اعمال مهمی که انجام میدیم یک علامت (؟) بیاوریم ،یکبار خودمان از همه ی کار هایی که انجام می دهیم از خود امتحان بگیریم ،آیا می توانیم از خودمان نمره ی قبولی را اخذ کنیم

کمی از آینده بگویم:

          دکتر،روان شناس ،پزشک،دانشجو،مهندس ،مدیر،سرمایه دار،کارمند و...... شاید بسیار افتخار کنیم تا روزی در کلینیک روان شناسی مراجعی به ما بگوید آقای دکتر......یا اگر به ما نگویند روان شناس ،برنامه نویس،اقای مهندس ،خانم دکتر و... ناراحت شویم ،کدام یک از اینها هستیم؟مفتخریم به اینکه یک مدیر نمونه باشیم یا عاشق شنیدن خطاب آقای مهندس،آقای دکتر و...  هستیم و اساسا چرا درس میخوانیم؟تا  روان شناس،برنامه نویس و.... باشیم ؟تا ما را با مدرکی که به زحمت کسب کرده ایم بشناسند؟

بیاید یک مقدار نگاه دقیق تری بیاندازیم آیا واقعا امروز،روان شناس یا دکتر بودن بمانند لباسی است برای ما یا ما لباسی هستیم برای عنوان دکتری. دقیق تر بگویم، بنده تخصص های گوناگون عصر حاضر هستیم یا آنها بنده ی ما!!!!

 یعنی چه؟چه می گویی؟پاسخ  اصلی را باید در سلسه مراتب ذات و صفات انسان جستجو کنیم همانا اولین کلمه ای که در مورد  انسان می توانیم بگوییم انسان بودن است به این معنا که در درجه اول باید خصوصیات یک انسان را داشته باشد،برای مثال: حس نوع دوستی،اخلاق،حق و حقیقت طلبی و... داشته باشیم بهتر بگویم  در درجه اول همه ی ما انسان هستیم و چون انسانیم پس این مدارک و تخصص هایمان را باید فراموش کنیم.

بهتر بگویم  ابزاری باشد در دست ما یعنی از آن برای انسان بودنمان استفاده کنیم!

راستی علم چیست؟ آیا در دانشگاه علم می آموزیم؟علمی بودن به چه معناست؟

پیشنهاد می کنم همه از خود بپرسیم  پاسخی برای سوال های به ظاهر بدیهی خود بیابیم شاید تفاوت کردیم و شاید آگاهانه تر رفتار کنیم.

سجاد ایرجی ،زمستان 95

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۴۰
sepehr iraji